خورشيدخورشيد، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

خورشید

براي تو 70 (فانتزي از نوع مال خورشيد)

يعني آبروم رفته و پيش خودم مي گم يعني اين طرز صحبت و از من ياد گرفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟   خورشيد درحاليكه مثلا داره با موبايل صحبت مي كنه و به شدت عصبانيه و واقعا قرمزم شده بود: مگه من برگ چغندرم (چند بار تكرار كرد) بهت مي گم اينو بخر، مي گي كار دارم. بخر زود بيا. چند بار اين مكالمه تكرار شد و بعد مثلا گوشي رو قطع كرد. بهش مي گم: با كي داري اينجوري صحبت مي كني. چرا انقدر عصباني؟ خورشيد: شوهرمه. بهش بگم خريد كن ميگه من كار دارم. مگه من برگ چغندرم. من واقعا مي خوام گريه كنم. ...
16 بهمن 1391

براي تو 69 (من چيكاره بودم)

خورشيد مدتيه خونه مامان سوسن ظرف مي شوره و خيلي هم تميز و به قول خودش انقدر دست مي كشه تا ظرفا صدا بده و چربي و مايع ظرفشويي روش نمونه. خونه خودمون من حوصله ندارم و بهش اجازه نمي دم و اونم هي چونه مي زنه. ديروز هم دوباره خورشيدم اصرار داشت ظرف بشوره. خورشيد: مامان خواهش مي كنم؟ من: نه دخترم شستم ديگه باشه يكدفعه ديگه. خورشيد: باشه خودت بشور اما اگه كمرت درد گرفت من جوابگو نيستم.   ...
7 بهمن 1391

به پاكي اشان مي توان قسم خورد

_آقای عین چرا بچه ها وقتی گریه میکنند نفسشان بند می‌آید؟ آدم حتی میترسد خفه شوند؛چرا؟ _چون باورشان نمیشود به جز خوبی و پاکی چیز دیگری هم وجود داشته باشد مثلا دعوا کردن مادر یا زمین خوردن یا هرچی. غصه وقتی بزرگ باشد راه نفس را میبندد. بخشي از نوشته اي در وبلاگ http://www.soormelina.com/
1 بهمن 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خورشید می باشد